سامان؛ راهکاری برای افزایش فروش شما
اصول اساسی مذاکره | چگونه بر هنر گفت ‌وگو تسلط یابیم؟

اصول اساسی مذاکره | چگونه بر هنر گفت ‌وگو تسلط یابیم؟

امروزه مذاکره به یکی از مهم ‌ترین و اجتناب ‌ناپذیرترین جنبه‌های حرفه‌ای و شخصی زندگی ما تبدیل شده است. از تعاملات روزمره گرفته تا معاملات بزرگ تجاری، توانایی رسیدن به توافقاتی که نتایج مطلوبی برای همه طرف‌های درگیر دارند، می‌تواند تفاوت میان موفقیت و شکست را مشخص کند. این مقاله قصد دارد تا به اکتشاف عمقی فنون مذاکره بپردازد، مهارت‌هایی که از آنها به عنوان هنر تعاملات انسانی یاد می‌شود.
در ادامه، ما به بررسی تاکتیک‌های مذاکره می‌پردازیم و اینکه چگونه می‌توان با استفاده از رویکردهای استراتژیک، نتایج بهتری به دست آورد. بررسی تفاوت‌های فرهنگی و تأثیر آن بر فرآیند مذاکره و همچنین نقش روانشناسی اجتماعی در شکل‌گیری پویایی‌های مذاکره نیز از دیگر موضوعاتی است که در این مقاله به آن پرداخته خواهد شد.
نهایتاً درصدد ایجاد پلی بین نظریه و عمل هستیم تا خوانندگان بتوانند درک عمیق‌تری از چگونگی به کارگیری فنون مذاکره در موقعیت‌های زندگی واقعی به دست آورند. این مقاله نه تنها برای کسانی که به تازگی قصد پرداختن به این حوزه را دارند بلکه برای مذاکره‌ کنندگان باتجربه نیز، ارزشمند خواهد بود.

فنون مذاکره چیست؟

فنون مذاکره شامل مجموعه‌ای از مهارت‌ها، تاکتیک‌ها و استراتژی‌هایی است که افراد در طول فرایند مذاکره برای دستیابی به اهداف مورد نظر خود به کار می‌برند. این فنون به افراد کمک می‌کنند تا در حین حفظ احترام متقابل و فهم نیازها و دغدغه‌های طرف مقابل، به توافقی دوجانبه و معمولاً مطلوب دست یابند. برخی از این فنون عبارتند از:


1. آمادگی و تحقیق: قبل از شروع مذاکرات، لازم است که طرفین به طور کامل در مورد موضوع مذاکره، اهداف خود و موانع احتمالی اطلاعات کسب کنند.


2. استفاده از اصل برد-برد: در این رویکرد، مذاکره‌کننده تلاش می‌کند تا راه‌حل‌هایی پیدا کند که برای همه طرف‌های درگیر منفعت داشته باشد.


3. مهارت‌های شنیداری فعال: گوش دادن فعال به طرف مقابل، تفسیر دقیق پیام‌ها و تایید دریافت اطلاعات به ایجاد اعتماد و فهم عمیق‌تر میان طرفین کمک می‌کند.


4. مدیریت هیجانات: کنترل احساسات و واکنش‌ها، مخصوصاً در موقعیت‌های تنش ‌زا، برای حفظ خونسردی و اثربخشی در مذاکره حیاتی است.


5. زبان بدن: استفاده از حالت بدن، تماس چشمی، لحن صدا و زبان غیرکلامی می‌تواند پیام‌های قدرتمندی را در مورد نیت‌ها و اعتماد به نفس ارسال کند.


6. سوال پرسیدن: پرسیدن سوالات باز و اکتشافی برای درک بهتر دیدگاه‌ها و نیازهای طرف مقابل است.


7. سازش و امتیازدهی: گاهی اوقات لازم است که در برخی از نقاط برای دستیابی به توافق در نقاط دیگر، امتیازاتی داده شود.


8. تاکتیک‌های فشار: استفاده از فشارهای زمانی یا تاکتیک‌هایی مانند سکوت یا قطع مذاکرات به طور موقت برای به دست آوردن مزیت.


9. انعطاف ‌پذیری: انعطاف‌ پذیرو آماده تغییربودنِ استراتژی، بر اساس شرایط و اطلاعات جدید است.


10. بستن مذاکره: توانایی پایان دادن به مذاکرات با توافق نهایی که رضایت همه طرف‌ها را جلب کند.


این فنون به همراه دیگر رویکردها و مهارت‌ها به مذاکره‌کنندگان کمک می‌کنند تا به نتایج مطلوب دست یابند و در عین حال، روابط سازنده‌ای با طرف‌های دیگر حفظ کنند.

بهترین تکنیک های مذاکره کدامند؟

1. تکنیک BATNA :

بهترین جایگزین برای توافق مذاکره‌شده (Best Alternative to a Negotiated Agreement):

 

به بهترین جایگزین برای یک توافق مذاکره‌شده اشاره دارد. داشتن یک BATNA قوی به شما قدرت بیشتری در مذاکره می‌دهد، چون شما می‌دانید که در صورت نرسیدن به توافق، چه گزینه‌هایی دارید. این امر باعث می‌شود که از پذیرش شرایط نامطلوب خودداری کنید.

 

اصل: BATNA یک معیار برای تعیین حداقل قابل قبول در مذاکره است.


کاربرد: قبل از ورود به مذاکره، باید BATNA خود را تعیین کنید. این شامل ارزیابی همه گزینه‌های بدیل می‌شود و انتخاب بهترین آن‌ها به عنوان نقطه‌ای که کمتر از آن قابل قبول نیست.


مزایا: این تکنیک به شما قدرت بیشتری می‌دهد و می‌تواند از شما در مقابل پذیرش توافقات نامناسب محافظت کند.

2. تکنیک زانکر (Anchor):

این تکنیک به ایجاد یک نقطه مرجع اولیه برای مذاکرات اشاره دارد. کسی که اولین پیشنهاد را مطرح می‌کند، زمینه را برای بقیه مذاکره تعیین می‌کند. این عمل می‌تواند تصورات طرف مقابل را شکل دهد و مذاکرات را به سمت خواسته‌های شما هدایت کند.


اصل: اولین پیشنهاد در مذاکره به عنوان نقطه مرجع عمل می‌کند و تمام پیشنهادات بعدی نسبت به آن ارزیابی می‌شوند.


کاربرد: هنگامی که می‌خواهید مذاکره را شروع کنید، با یک پیشنهاد قوی و منطقی اما به نفع خود آغاز کنید. این کار باعث می‌شود طرف مقابل برای متعادل کردن مذاکره به سمت این نقطه کشیده شود.


مزایا: این استراتژی می‌تواند به شما کمک کند تا بر دامنه مذاکره کنترل داشته باشید و از قبول پیشنهادهای ارقام کوچک و پایین جلوگیری کنید.

3. تکنیک امتیازدهی متقابل:

این استراتژی شامل دادن و گرفتن امتیاز است. به این معنا که برای هر امتیازی که می‌دهید، انتظار دارید چیزی در عوض بگیرید. این روش مذاکره را دوجانبه و تعاملی می‌کند و هر دو طرف را در روند توافق فعال نگه می‌دارد.

 

اصل: امتیاز دادن و گرفتن به صورت متوازن به منظور رسیدن به توافق.

 

کاربرد: وقتی امتیازی می‌دهید، باید امتیاز معادلی را از طرف مقابل بخواهید. این کار نشان می‌دهد که امتیازات شما ارزش دارند و نباید به راحتی آن‌ها را از دست بدهید.

 

مزایا: این رویکرد روابط متوازن و عادلانه‌ای ایجاد می‌کند و از یک‌ طرفه بودن مذاکره جلوگیری می‌کند.

 

4. تکنیک سکوت:

سکوت می‌تواند یک ابزار قدرتمند در مذاکره باشد. گاهی اوقات، سکوت کردن و اجازه دادن به طرف مقابل برای پر کردن فضا، می‌تواند اطلاعات ارزشمندی را فاش سازد یا به آن‌ها فشار وارد کند تا امتیاز بیشتری بدهند.


اصل: استفاده از سکوت به عنوان ابزاری برای فشار یا کسب اطلاعات.


کاربرد: پس از مطرح کردن یک پیشنهاد یا نکته مهم، به جای پر کردن فضا با حرف زدن بیشتر، سکوت کنید و منتظر واکنش طرف مقابل باشید.


مزایا: سکوت می‌تواند طرف مقابل را به فاش کردن اطلاعات بیشتر وادار کند یا به آن‌ها فشار آورد تا امتیاز بیشتری بدهند.

5. تکنیک نرم در مقابل مسائل سخت:

این رویکرد که از کتاب “هنر مذاکره” از راجر فیشر و ویلیام اوری (این کتاب در ایران با عنوان اصول و فنون مذاکره ترجمه شده است) ناشی می‌شود، بر این اساس است که مذاکره‌ کنندگان باید در مقابل مشکلات سخت ‌گیر باشند اما با مردم با ملاحظه رفتار کنند. این کمک می‌کند تا روابط سالم حفظ شود حتی اگر مذاکرات سخت باشد.

 

 

اصل: حفظ روابط خوب در حالی که روی نتایج مذاکره سخت‌ گیری می‌شود.

 

کاربرد: به طور واضح از نیازها و محدودیت‌های خود دفاع کنید، اما در عین حال احترام و ملاحظه را نسبت به طرف مقابل حفظ کنید.

 

مزایا: این تکنیک به حفظ یک رابطه مثبت کمک می‌کند و امکان رسیدن به توافق‌های آتی را فراهم می‌آورد.

6. تکنیک محدودیت زمانی:

تعیین یک محدوده زمانی برای مذاکره می‌تواند به شما کمک کند تا طرف مقابل را تحت فشار قرار دهید و از آن‌ها بخواهید که سریع‌تر به تصمیم برسند. این می‌تواند به خصوص موثر باشد اگر می‌دانید طرف مقابل تحت فشار زمانی است.


اصل: ایجاد یک حس فوریت یا محدودیت زمانی.


کاربرد: مذاکره را با یک مهلت مشخص شروع کنید یا مطرح کنید که پیشنهاد شما تا زمان معینی معتبر است.


مزایا: محدودیت زمانی می‌تواند به سرعت بخشیدن به تصمیم‌گیری کمک کند و گاهی اوقات طرف مقابل را به قبول شرایط شما وادارد.

7. تکنیک "نمی‌توانم" در مقابل "نمی‌خواهم" :

وقتی طرف مقابل به چیزی “نه” می‌گوید، جایگزین کردن “نمی‌توانم” به جای “نمی‌خواهم” می‌تواند اثر روانی متفاوتی داشته باشد. این عبارت نشان می‌دهد که محدودیت‌هایی وجود دارد که از کنترل شما خارج است، نه اینکه تنها از روی میل شخصی انتخاب می‌کنید.
استفاده از این تکنیک‌ها نیاز به تمرین و مهارت دارد، و هرچه بیشتر در موقعیت‌های مذاکره قرار بگیرید، توانایی شما در به کارگیری آن‌ها به صورت موثرتر افزایش خواهد یافت.


اصل: استفاده از زبانی که محدودیت‌ها را به جای انتخاب‌های شخصی نشان می‌دهد.


کاربرد: وقتی خواسته‌های طرف مقابل را رد می‌کنید، به جای استفاده از عبارت “نمی‌خواهم” از “نمی‌توانم” استفاده کنید تا نشان دهید که محدودیت‌های بیرونی مانع از انجام درخواست آن‌ها می‌شود.


مزایا: این امر به حفظ روابط کمک می‌کند و مذاکره را کمتر شخصی و بیشتر حرفه‌ای جلوه می‌دهد.

فنون مذاکره چه نقشی در موفقیت حرفه‌ای افراد دارند؟

فنون مذاکره نقش بسیار مهمی در موفقیت حرفه‌ ای افراد دارند. مذاکره یکی از مهارت‌های کلیدی است که در بسیاری از جنبه‌های زندگی حرفه‌ ای، از استخدام و ارتقا شغلی گرفته تا فروش، مدیریت تیم‌ها، حل تعارضات و ایجاد قراردادهای کسب‌ وکار به کار می‌رود. در زیر برخی از جنبه‌هایی که فنون مذاکره می‌تواند به موفقیت حرفه‌ای کمک کند، آورده شده است:


1. ارتباطات: مذاکره به بهبود مهارت‌های ارتباطی کمک می‌کند. مذاکره‌کنندگان موفق باید بتوانند به درستی ارتباط برقرار کنند، نیازها و خواسته‌های خود را به زبانی واضح بیان کنند و همچنین به صحبت‌های طرف مقابل با دقت گوش دهند.


2. حل تعارض: فنون مذاکره به افراد کمک می‌کند تا در مواجهه با تعارضات حرفه ‌ای، راه‌حل‌های خلاقانه و سازنده‌ای پیدا کنند که منجر به پایان دادن به اختلافات و حفظ روابط کاری می‌شود.


3. تصمیم ‌گیری: مذاکره مستلزم درک عمیق از موقعیت‌ها و توانایی تحلیل گزینه‌های مختلف برای رسیدن به بهترین تصمیم ممکن است.


4. همکاری: مذاکره بر پایه همکاری می‌تواند به ایجاد شراکت‌های موثر و طولانی‌مدت کمک کند که در آن هر دو طرف به دنبال راه‌حل‌هایی هستند که برای هر دو مفید باشد.


5. مدیریت منابع: فنون مذاکره در تخصیص و مدیریت منابع موثر، از جمله زمان، پول و نیروی انسانی، حیاتی هستند.


6. توافق ‌نامه‌ها و قراردادها: در کسب ‌وکار، توانایی بستن قراردادهای سودمند از طریق مذاکره می‌تواند تأثیر زیادی بر سودآوری و موفقیت داشته باشد.


7. شناخت فرهنگی و تنوع: در دنیایی که فعالیت‌های تجاری فراتر از مرزها انجام می‌شود، فنون مذاکره کمک می‌کند تا افراد بتوانند با درک بهتری از فرهنگ‌های مختلف و نحوه تعامل با افراد از پس‌زمینه‌های متفاوت، به توافق‌های موثرتری دست یابند.


8. تقویت اعتماد و احترام: مذاکره موفق می‌تواند به ایجاد و تقویت روابط حرفه‌ای بر پایه اعتماد و احترام متقابل منجر شود.


9. فرصت‌های شغلی: مهارت‌های مذاکره می‌توانند به افراد کمک کنند تا در مصاحبه‌های شغلی بهتر عمل کرده و برای خود شرایط کاری مطلوب ‌تری را مذاکره کنند.


10. رشد شخصی: مذاکره به توسعه صبر، درک دیگران، تحمل نامشخص بودن، و توانایی مدیریت استرس کمک می‌کند، که همه این‌ها برای رشد شخصی و حرفه‌ای مهم هستند.


بنابراین، توسعه فنون مذاکره می‌تواند به افراد کمک کند تا در محیط‌های کاری مختلف با اعتماد به نفس بیشتری حرکت کنند، به اهداف بلند مدت خود دست یابند، و از فرصت‌های موجود بهترین استفاده را ببرند.

چگونه می‌توان از زبان بدن به عنوان یک ابزار موثر در مذاکرات استفاده کرد؟

زبان بدن یکی از عناصر اساسی ارتباطات غیرکلامی است و می‌تواند تأثیر قابل توجهی در نتیجه مذاکرات داشته باشد. استفاده از زبان بدن به شکلی آگاهانه و موثر می‌تواند اعتماد به نفس، صداقت و باز بودن را منتقل کند، در حالی که زبان بدن منفی می‌تواند نشانه‌هایی از بی‌قراری، دروغ یا دفاعی بودن ارسال کند. در اینجا چند راهنمایی برای استفاده موثر از زبان بدن در مذاکرات آورده شده است:


1. تماس چشمی: حفظ تماس چشمی معتدل نشان‌دهنده اعتماد به نفس و صداقت است. اجتناب از تماس چشمی ممکن است نشانه‌ای از کمبود اعتماد به نفس یا پنهان‌کاری تلقی شود.


2. حالت بدن: یک حالت بدن باز و رو به رو می‌تواند باعث شود که فرد جلوه‌ای مثبت و همکاری‌جویانه از خود نشان دهد. خم شدن به سمت جلو می‌تواند علاقه و توجه به گفتگو را نشان دهد، در حالی که قرار دادن دست‌ها روی دسته صندلی یا میز می‌تواند نشانه‌ای از باز بودن و آمادگی برای گفتگو باشد.


3. حرکات دست: استفاده موثر از دست‌ها می‌تواند برای تاکید بر نکات کلیدی مفید باشد. دست‌هایی که به طور نامناسب پنهان یا مشت شوند ممکن است پیام‌های منفی ارسال کنند.


4. فاصله شخصی: رعایت فاصله مناسب شخصی بر حسب فرهنگ‌های مختلف مهم است. نزدیک شدن بیش از حد می‌تواند تهاجمی به نظر برسد، در حالی که فاصله زیاد ممکن است نشانه‌ای از دوری یا عدم تمایل به تعامل باشد.


5. میکرو اکسپرشن‌ها: تسلط بر حالات چهره و آگاهی از میکرو اکسپرشن‌ها (حالات چهره کوتاه‌مدت که احساسات واقعی را نشان می‌دهند) می‌تواند کمک کند تا احساسات واقعی را بهتر بفهمید و در نتیجه بهتر به آن‌ها پاسخ دهید.


6. آرامش: حفظ آرامش و کنترل تنفس می‌تواند به کاهش تنش و نمایش اعتماد به نفس کمک کند. تنش و عصبانیت ممکن است از طریق زبان بدن منتقل شود و بر مذاکرات تاثیر منفی بگذارد.


7. تقلید مثبت: اگر به طور ظریفی الگوهای زبان بدن طرف مقابل را تقلید کنید، می‌توانید نوعی هماهنگی و تفاهم غیرکلامی ایجاد کنید که به گرم شدن مذاکره کمک می‌کند.


به خاطر داشته باشید که زبان بدن باید به طور هماهنگ با کلمات و اهداف مذاکره به کار رود. استفاده ناهماهنگ از زبان بدن و کلام می‌تواند پیام‌های متضاد ارسال کند و باعث سردرگمی شود.

استفاده از تاکتیک‌های فشار چیست؟

تاکتیک‌های فشار در مذاکره مجموعه‌ای از روش‌ها و استراتژی‌هایی هستند که یک طرف برای وادار کردن طرف مقابل به پذیرش شرایط خود استفاده می‌کند. این تاکتیک‌ها معمولاً برای به دست آوردن مزیت در مذاکره به کار برده می‌شوند و ممکن است شامل فشار زمانی، ارائه گزینه‌های محدود، استفاده از اطلاعات به صورت استراتژیک، و دیگر شگردهای روانشناختی باشند.

انواع تاکتیک های فشار در مذاکره

1. مهلت زمانی: تعیین یک مهلت نهایی برای پذیرش یک پیشنهاد می‌تواند فشار زیادی به طرف مقابل وارد کند و او را به تصمیم‌گیری سریع وادار سازد.


2. اختلال ایجاد کردن: اغتشاش در جریان طبیعی مذاکره، مثلاً با تغییر موضوع یا مقدار زیادی اطلاعات غیرضروری، برای منحرف کردن توجه از مسائل اصلی.


3. استفاده از قدرت موقعیت: وقتی یک طرف در موقعیت قدرت قرار دارد، مثلاً به دلیل داشتن گزینه‌های بیشتر یا منابع بیشتر، ممکن است از این موقعیت برای فشار آوردن به طرف مقابل استفاده کند.


4. پیشنهادات سریع و متوالی: ارائه سریع پیشنهادات متوالی به نحوی که فرصت کمی برای تفکر و بررسی به طرف مقابل داده شود.


5. سکوت استراتژیک: استفاده از سکوت در لحظات کلیدی می‌تواند طرف مقابل را مجبور به پر کردن فضا با پیشنهادات بهتر یا اطلاعات اضافی کند.


6. پیشنهاد “گرفتن یا ترک کردن”: ارائه یک پیشنهاد نهایی و ایستادگی روی آن که به طرف مقابل این انتخاب را می‌دهد که آن را بپذیرد یا مذاکره را ترک کند.


7. نقش بازی کردن: گاهی یک طرف ممکن است نقش شخصی که تصمیم‌گیرنده نهایی نیست را بازی کند تا فشار را از خود دور کند و تصمیم‌گیری‌های سخت را به “شخص دیگری” ارجاع دهد.


اگرچه تاکتیک‌های فشار ممکن است در کوتاه مدت موثر باشند، اما می‌توانند بر روابط کاری طولانی مدت تأثیر منفی بگذارند و باعث شوند که اعتماد و حسن نیت از بین برود. همچنین ممکن است این شیوه‌ها به عنوان تاکتیک‌های غیراخلاقی یا غیرمنصفانه تلقی شوند. بنابراین، استفاده از آن‌ها باید با احتیاط و در نظر گرفتن اثرات بلندمدت انجام گیرد.

از چه روش‌هایی برای ارزیابی و پاسخ به تاکتیک‌های فشار طرف مقابل در مذاکره می‌توان استفاده کرد؟

ارزیابی و پاسخ به تاکتیک‌های فشار طرف مقابل نیازمند درک عمیقی از روند مذاکره و توانایی‌های بین‌فردی است. در اینجا روش‌هایی برای مدیریت این چالش‌ها آورده شده است:

 

1. آگاهی از تاکتیک‌های رایج فشار: آشنایی با تاکتیک‌های متداول مثل “پیشنهاد نهایی”، “محدودیت زمانی”، “تهدید به پایان دادن به مذاکره”، و “پیشنهادهای ناگهانی” مهم است.

 

2. حفظ خونسردی: وقتی با تاکتیک‌های فشار مواجه می‌شوید، مهم است که آرامش خود را حفظ کنید و به واکنش‌های هیجانی متوسل نشوید.

 

3. تقویت موقعیت خود: مطمئن شوید که موقعیت‌تان را به خوبی فهمیده‌اید و از نقاط قوت خود آگاه هستید. این به شما اعتماد به نفس می‌دهد تا تحت فشار قرار نگیرید.

 

4. استفاده از وقفه‌ها: در صورت نیاز، برای وقفه یا تنفسی کوتاه درخواست کنید تا بتوانید به صورت مؤثرتری تصمیم بگیرید.

 

5. مذاکره بر سر مذاکره: اگر تاکتیک‌های فشار اعمال می‌شوند، می‌توانید در مورد نحوه ادامه مذاکره مذاکره کنید تا فضایی سازنده‌تر ایجاد شود.

 

6. پرسیدن سوالات: با پرسیدن سوالاتی دقیق و هدفمند، می‌توانید منطق و انگیزه‌های پشت تاکتیک‌های فشار طرف مقابل را درک کنید.

 

7. استفاده از “نه” به عنوان پاسخ: گاهی اوقات، به سادگی “نه” گفتن به یک تقاضای غیرمنصفانه می‌تواند شما را از تحت فشار قرار گرفتن نجات دهد.

 

8. استراتژی برد-برد: به دنبال راه‌حل‌هایی باشید که برای هر دو طرف منفعت داشته باشند تا از تقابل مستقیم اجتناب شود.

 

9. نشان دادن عواقب: اگر تاکتیک‌های فشار ادامه پیدا کنند، ممکن است لازم باشد که به طور دیپلماتیک عواقب را برای طرف مقابل بازگو کنید.

 

10. استفاده از حمایت سوم شخص: گاهی اوقات، دخالت یک میانجی می‌تواند به حل موقعیت‌های بن‌بست کمک کند.

 

11. آمادگی برای ترک مذاکره: بدانید که در چه شرایطی بهتر است مذاکره را ترک کنید و به جای تسلیم شدن در برابر فشار، از یک مذاکره ناسالم خارج شوید.

 

به کار بردن این روش‌ها می‌تواند به شما کمک کند تا در برابر تاکتیک‌های فشار طرف مقابل مقاومت کنید و در مذاکرات خود بازدهی بیشتری داشته باشید.

چگونه می‌توان مهارت‌های شنیداری فعال را برای افزایش تأثیرگذاری در مذاکره به کار برد؟

شنیداری فعال یک مهارت ارتباطی حیاتی است که در مذاکرات به شما کمک می‌کند تا به طور موثرتری با طرف مقابل ارتباط برقرار کنید، نیازها و خواسته‌های آنها را بهتر درک کنید و راه‌حل‌هایی برای رسیدن به توافق ایجاد کنید. برای استفاده از مهارت‌های شنیداری فعال در مذاکره، از این روش‌ها پیروی کنید:


1. توجه کامل: به طرف مقابل توجه کنید و با تمام حواس خود گوش دهید. از وسوسه چک کردن تلفن یا فکر کردن به پاسخ‌های بعدی خودداری کنید.


2. تماس چشمی: تماس چشمی را حفظ کنید تا نشان دهید که متمرکز و مشتاق شنیدن هستید.


3. بدن‌خوانی: به زبان بدن و حالات چهره طرف مقابل دقت کنید تا سیگنال‌های غیرکلامی و احساسات پنهان آنها را تشخیص دهید.


4. تایید کلامی و غیرکلامی: با سر تکان دادن یا استفاده از عبارات کوتاه مانند “متوجهم” یا “جالب است” نشان دهید که به آنچه گفته می‌شود گوش می‌دهید.


5. پرهیز از قطع کردن: اجازه دهید طرف مقابل بدون قطع کردن سخنانشان به صحبت خود ادامه دهد، حتی اگر با آن موافق نیستید.


6. پرسش‌های مرتبط: با پرسیدن سؤالات دقیق و مرتبط، نشان دهید که به جزئیات توجه دارید و به دنبال فهم عمیق‌ تری هستید.


7. خلاصه ‌سازی و بازتاب: به طور منظم خلاصه‌ای از آنچه شنیده‌اید ارائه دهید تا تایید کنید که پیام‌ها را به درستی درک کرده‌اید و برای طرف مقابل این امکان را فراهم کنید که هرگونه ابهام یا سوءتفاهمی را برطرف سازد.


8. حفظ آرامش: حتی اگر موضوع مورد بحث احساساتی شود، سعی کنید آرام و کنترل ‌شده باقی بمانید.


9. پاسخ‌های همدلانه: نشان دهید که احساسات و دیدگاه‌های طرف مقابل را درک می‌کنید، حتی اگر با آنها موافق نیستید.


10. اجتناب از قضاوت: سعی کنید به طوربی‌طرفانه گوش دهید و از دادن قضاوت‌های عجولانه خودداری کنید.


استفاده از این تکنیک‌ها به شما کمک می‌کند که به عنوان یک مذاکره‌کننده موثرتر و دلسوزتر دیده شوید، رابطه‌ای قوی ‌تر با طرف مقابل ایجاد کنید و به راه‌حل‌هایی برسید که به نفع هر دو طرف باشد.

چه رویکردهایی برای مذاکره در موقعیت‌های نابرابر قدرت وجود دارند؟

مذاکره در شرایط نابرابری قدرت می‌تواند چالش‌برانگیز باشد، اما با استراتژی‌ها و رویکردهای مناسب، شما هنوز می‌توانید نتایج مطلوبی به دست آورید. در اینجا چند تاکتیک برای بهبود موقعیت شما در مذاکره وقتی که با طرف مقابل قدرتمندتری روبرو هستید، ارائه شده‌اند:


1. آمادگی کامل: اطلاعات کافی کسب کنید و از داده‌ها، واقعیت‌ها و اطلاعات پشتیبان استفاده کنید تا موقعیت خود را تقویت کنید. هر چه بیشتر بدانید، احتمال بیشتری وجود دارد که بتوانید نقاط ضعف طرف مقابل را شناسایی کرده و به نفع خود از آن‌ها استفاده کنید.

 

2. ساخت گزینه‌ها: گزینه‌های مختلفی (BATNA) برای خود تهیه کنید تا در صورت عدم توافق، بهترین جایگزین را در دست داشته باشید. این امر به شما قدرت بیشتری در مذاکره می‌دهد.


3. ایجاد ائتلاف: پیش از مذاکره، حمایت دیگران را جلب کنید تا با افزایش تعداد طرفداران خود، قدرت مذاکره‌ای خود را افزایش دهید.


4. استفاده از اصل تقابل: به جای مقابله با قدرت، سعی کنید زمینه‌های مشترک پیدا کنید و روی همکاری تمرکز کنید. نشان دهید که هدف شما دستیابی به یک راه‌حل برد-برد است.


5. نشان دادن اعتماد به نفس: حتی اگر در موقعیت ضعیف‌تری قرار دارید، اعتماد به نفس و حفظ خونسردی خود را حفظ کنید. این کار به شما کمک می‌کند که محکم‌تر و مصمم‌تر به نظر برسید.


6. استفاده از زمان به صورت استراتژیک: گاهی اوقات اجازه دادن به زمان برای کار کردن به نفع شما می‌تواند به افزایش قدرت مذاکره‌ای شما کمک کند. اگر می‌توانید، مذاکره را به تعویق بیاندازید تا فرصت بیشتری برای آماده‌سازی داشته باشید یا شرایط تغییر کند.


7. اظهار نیازها به جای خواسته‌ها: به جای تمرکز بر خواسته‌ها، نیازهای اساسی خود را مطرح کنید. این کار به طرف مقابل کمک می‌کند تا درک بهتری از موقعیت شما داشته باشد و ممکن است آن‌ها را متمایل به همکاری کند.


8. فرضیه‌ها را زیر سؤال ببرید: اغلب، قدرت طرف مقابل بیش از حد تخمین زده می‌شود. با دقت سوال کنید تا از صحت این فرضیه‌ها اطمینان حاصل کنید.


9. روی مزایای بلند مدت تمرکز کنید: نشان دهید که چگونه توافق می‌تواند به منافع طولانی‌مدت و اهداف طرف مقابل کمک کند و نه فقط به موفقیت‌های کوتاه‌مدت.


10. مذاکره در مورد قواعد مذاکره: اگر امکان‌پذیر باشد، در مورد نحوه انجام مذاکره به توافق برسید. این می‌تواند شامل مکان، زمان، موضوعات قابل بحث و نحوه تصمیم‌گیری باشد.


یادتان باشد که موقعیت‌های نابرابر قدرت در مذاکره نیازمند شکیبایی، خلاقیت و انعطاف‌پذیری هستند. این رویکردها می‌توانند به شما کمک کنند تا بتوانید به طور موثرتری از موقعیت خود دفاع کنید و به نتایج مطلوب برسید.

فهرست مطالب

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.